گفتگو با اميد ناصري عضو پيوسته انجمن

ماهنامه شماره 34 - دی ماه 1397

اميد ناصري عضو پيوسته انجمن پسته ايران، تحصيل کرده رشته باغباني دانشگاه اصفهان است. وي پس از اتمام دوران تحصيل، در رفسنجان به باغداري پسته مشغول شده‌است. در اسفند 96 گفتگويي با وي تحت عنوان «توجه به هزينه تمام شده مهم است» در ماهنامه دنياي پسته به چاپ رسيد، چرا که وي در برداشت پسته جزو رکوردداران بوده‌است. اما اينبار به سراغ ناصري رفتيم، نه از منظر باغداري پسته، بلکه براي آشنايي با نقطه نظراتش در مورد انجمن. در اين گفتگو، اميدناصري ضمن برشمردن نقاط ضعف انجمن، راه‌حلي نيز پيشنهاد مي‌دهد که جزئيات آن در ادامه آمده‌است.

چه مدت است که شما عضو انجمن هستيد و چه شد که عضو شديد؟

کمتر از يک‌سال است که عضو انجمن هستم. انجمن را دورادور مي‌شناختم و هم از طريق مجله‌هايي که به دست دوستان مي‌رسيد، فعاليت‌هايش را دنبال مي‌کردم، اما هيچ زمان وسوسه نشدم عضو انجمن باشم. چند مرتبه هم دوستان به من پيشنهاد دادند. از من سوال مي‌کردند که شما عضو انجمن هم هستيد؟ مي‌گفتم نه. مي‌پرسيدند چرا؟ مي‌گفتم من اصلاً انگيزه‌اي ندارم عضو شوم. نه فقط انجمن پسته، انجمن‌هاي ديگري هم بود که هيچ زمان رغبت عضويت در آنها نداشتم، به خاطر اينکه در ذهنم اين بود که انجمن‌ها خنثي هستند. خنثي هستند، يعني برآيند کارشان نمي‌تواند تغييراتي در سيستم ايجاد کند. به دليل اينکه آنقدر موانع جلويشان هست و تابلوهاي ايست جلويشان مي‌آيد که ديگر زورشان به دولت نمي‌رسد، نظر کارشناسي انجمن‌ها را نمي‌خواهند و برخي مواقع کساني در دولت تصميم گيرنده هستند که اصلاً به فکر مشورت نيستند. تا روزي که به انجمن آمدم، نگاهم اين بوده که انجمن‌ها خنثي هستند. يک زماني دوستان گفتند بياييد، بنده آمدم به عنوان بيننده و شنونده و هنوز به اين قضاوت نرسيده‌ام که انجمن منفي يا مثبت است. انجمن‌ها در مملکت ما رشدي که مي‌بايست داشته باشند و تأثيري که مي‌توانستند در کارها داشته باشند، ندارند.

مثالي مي‌زنم، امسال يک بحراني براي پسته درست شده با عنوان بي‌محصولي. هنوز امسال را در پيش داريم، سال آينده هم محصولي نيست. بعضي از دوستان مي‌گويند طي هشتاد سال گذشته و بعضي مي‌گويند در پنجاه سال گذشته چنين چيزي نديده‌ايم که سالي بيايد و هيچ پسته‌اي نباشد و سال بعد هم سال پسته نباشد.

وقتي چنين بحراني مي‌آيد، يکسري تبعات دارد. تبعات اقتصادي، کشاورزها درآمد ندارند، بايد به ملک‌شان برسند، خرج کنند، تعميرات کنند، کود بخرند در حالي که در سال پيش رو خيلي پسته‌اي نداريم. تبعات اجتماعي دارد، کشاورزان مجبور مي‌شوند کارگرهايشان را اخراج کنند و کارگر شغلش را از دست مي‌دهد، کسي که پتار مي‌کرده، کسي که کود مي‌ريخته، کسي که نگهباني مي‌داده، حتي تراشکاري که دربند درست مي کرده، همه اينها داشتند در دهات و شهرهاي پسته‌خيز کار مي‌کردند، اما همه اينها منبع درآمدشان صفر مي‌شود. آقايان آمدند و ستاد بحراني تشکيل دادند، به نظر شما انجمن پسته در اينجا نمي‌بايست خيلي فعال باشد؟! مگر ما چند شهر پسته خيز داريم، انجمن نمي‌توانست برود بگويد آقايان نمايندگان مجلس در مناطق پسته‌خيز به نمايندگان مناطق چاي‌کار و برنج‌کار نگاه کنيد که چگونه با هم هماهنگ مي‌شوند و دولت را مجبور مي‌کنند تا طبق خواسته‌شان عمل شود. ما لابي‌اش را نداريم. در حالي که کشاورزي ما دارد به سمت پسته مي‌رود. از يک جايي نزديک تبريز با من تماس گرفتند به نام يامچي و گفتند که ما پسته داريم، بنده اصلاً نمي‌دانستم که اين منطقه کجاست!

نتيجه مديريت بحران، در حادثه‌اي که به مدت دو سال اقتصاد مناطق پسته‌خيز را درگير خودش کرده، اين شده‌است که هيأت وزيران مصوبه‌اي گذرانده‌اند که به موجب آن بانک‌هاي عامل موظفند ضمن بخشودگي سود، کارمزد و جرايم وام‌هاي سررسيد شدة خسارت‌ديدگان بخش کشاورزي ناشي از حوادث غيرمترقبه را تا تاريخ ابلاغ اين مصوبه به مدت سه سال امهال کنند. نکته مهم اين است که تاريخ ابلاغ چه زمان است؟ برج پنج ! يعني بعد از اين بانک مي‌تواند قبول نکند. بعد شما کدام کشاورزي سراغ داريد که برج پنج سر رسيد وامش را انتخاب کند؟! حتي مصوبه بعدي که صادر شده، گفته است سود کارمزد و جريمه را جزو قسط سال اول بايد بدهيد. به اين ترتيب، وام کشاورزي در سالي که سال‌آور پسته در اکثر نقاط ايران بوده تا برج پنج سالي که پسته وجود ندارد، امهال شده است! برويد به ده کشاورز خبره نشان دهيد و بگوييد اين شد برآيند مديريت بحران امسال پسته ايران! اين مصوبه براي کشاورز نبوده، براي کساني بوده که مثل همه کارهاي مملکت ما از رانت در آن استفاده مي‌کنند.

شما معتقد هستيد که انجمن در لابيگري ضعيف است؟

در مورد انجمن اصلاً نمي‌خواهم قضاوت کنم، چون تازه آمده‌ام و دوست ندارم قضاوتي کنم، ولي مي‌توانم به عنوان انتظاراتم از انجمن بگويم که قبلاً کشاورزهاي پسته‌کار دغدغه‌اي نداشتند، اما الان کشاورزي پسته دغدغه شده، يعني شما مي‌آييد همه کار مي‌کنيد، ولي هيچ ضمانتي نيست که سال آينده محصول برداريد. به خاطر اينکه پارامترهاي محدود کننده زياد شده‌اند. نياز سرمايي برطرف نمي شود، روغن ولک مي زنيم جواب نمي‌دهد، اقليم عوض شده، هيچ تضميني براي پسته وجود ندارد. اينکه تحريم مي‌شويم، پول‌مان را نمي‌توانيم بياوريم، سم باکيفيت نمي‌توانيم بياوريم، يک‌دفعه مجبور شويم کودمان را سه برابر بخريم هم مزيد بر علت است.

شما به عنوان يک عضو چه مشکلات ديگري ميبينيد؟

به نظر من اگر به انجمن از دو بُعد نگاه کنيم، يک بعد اطلاعات ترويجي، بازاريابي و تجارت پسته که به نظر من در اين زمينه انجمن قوي‌تر بوده، بعد ديگر ارتباطي است. همين که الان مقالات خوبي نوشته مي‌شود و تجربيات جالب منتقل مي‌شود خوب است، اما در بُعد ارتباطي ضعيف است. وقتي اسم جايي مي‌شود انجمن پسته ايران، پس انجمن تعدادي از توليدکنندگان و بازرگانان پسته نيست؛ يعني اگر ما در توليد پسته در مملکت به مشکل برخورديم، انجمن تخصصي آن در يک جايي کم‌کاري کرده‌است.

پيشنهاد شما براي حل اين مشکل چيست؟

 شما چندبار از انجمن پسته ايران رفتيد به مناطق پسته‌کاري ايران و جلسات مشاوره‌اي گذاشتيد؟ نياز نبوده صد نفر کشاورز را دعوت کنيد، بلکه ده نفر کشاورز پيشرو را دعوت کنيد به اين دليل که آنها 50 درصد توليد منطقه را در دست دارند و چند استاد خوب هم بياوريد و با آنها مشورت کنيد و بعد نتايج آن را منتشر کنيد. يا پنج کشاورز خبره را بگذاريد در کنار ساير کشاورزان تا جلسه بگذارند و آنها را آموزش دهند. انجمن بايد روي اين موارد کار کند. به نظر من انجمن بايد ارتباطات در حوزه توليد را بيشتر کند. اينکه انجمن 5 نفر را از قم مي‌آورد به رفسنجان تا پسته‌کاري‌ها را ببينند،کار خوبي است، ولي شما بايد آحاد کشاورزان را درگير کنيد.

اگر انجمن پسته پنج همايش در پنج قطب کشاورزي ايران با تمرکز بر مشکلاتي که خاص آن مناطق است، بگذارد، خيلي اثربخش خواهد بود. من از انجمن پسته چنين چيزي نديدم. هر چه ايميل از انجمن براي من آمده بيشتر موضوعات بازاريابي و موضوعات بازرگاني بوده و موضوع کشاورزي خيلي کم ديدم.

شما دو مشکل عمده را ذکر کرديد، يکي ضعف انجمن در لابيگري و ديگري محدوديت ارتباطات که نميتواند همه جامعه توليدکننده پسته را تحت تأثير قرار دهد. شما به عنوان يک عضو، براي ارتباط بيشتر و انتقال اطلاعات حاضريد چهکاري براي جامعه پسته بکنيد؟

به نظر من برگزاري همايش‌ها در زمينه توليد پسته خيلي خوب است. انجمن با مرکزيتي که دارد مي‌تواند افراد را دور هم جمع کند. متأسفانه من الان نمي‌دانم از رفسنجان چه کساني عضو انجمن هستند. انجمن بايد بتواند اعضا را در مناطق خودشان دور هم جمع کند تا در مورد مشکلات‌شان صحبت کنند. يعني گروه‌هاي کوچک کوچک درست کند و همه اينها به يک کميته بزرگ‌تر وصل شوند. به عبارت ديگر، انجمن براي گسترش ارتباطات بين توليدکنندگان بايد مثل يک حزب عمل کند.

مثلاً، انجمن مي‌تواند از طريق يک عضو فعال توليدکننده پسته در خراسان، در اين منطقه جلسات ماهانه بگذارد و به مسائل و مشکلات باغباني بپردازند. همين گروه مي‌توانند بعداً با وزاتخانه‌ها و نماينده‌ها لابي‌گري‌هاي موثري براي رفع مشکلا‌ت‌شان بکنند.

بنده دوست دارم که بتوانم از طريق انجمن واسطه شوم و کشاورزهايي که مي‌دانم از هر لحاظي پتانسيل رشد را دارند در يک مجموعه‌اي جمع کنم و ماهي يک بار از دانشجو گرفته تا باغدار علاقمند را جمع کنم و مباحث مربوط به هر فصل را بررسي و نقطه نظرات را جمع‌آوري و جمع‌بندي کنم. گروه‌هاي کوچک وقتي تشکيل شوند، مي‌توانند تجربيات، نقدها، کمبودها و حتي پيشرفت‌ها را انتقال دهند. مشکل امروز انجمن اين است که هشتاد درصد کشاورزان اصلاً اسمش را نشنيده‌اند.