جهت دانلود مقاله کلیک نمایید.
 
بازخوانی تاریخ پسته کشور

بازارهایی که از دست رفت

علی اکبر طاووسیان تاجر خود ساخته ایست که از 16 سالگی وارد فضای کسب و کار و تجارت دربازار تهران گردید. ابتدا با مرحوم حاج مصطفی یزدی زاده که در تجارت خشکبار و بویژه گردو فعال بود، کار خود را شروع کرد. چند سال بعد و در 15 مرداد 1339 خورشیدی به شرکت صادراتی پسته ایران، که تازه تأسیس شده بود، پیوست و تا سال 1357 و به مدت 18 سال در تجارت پسته با این شرکت همکاری کرد و پس از جدایی از شرکت، تاکنون و به مدت 33 سال است که به عنوان حق العمل کار در بازار تهران مستقیماً در کار تجارت پسته فعال هستند. حضور ایشان در شرکت صادراتی پسته ایران بهانه ای شد تا بخشی از تاریخ تحولات صادرات پسته ایران را با ایشان مرور نماییم. در این گفتگو بارها از پیشکسوتانی که در ایجاد بازار پسته ایران نقش داشته اند به نیکی یاد می کند و تأکید دارند که: "کسانی که امروز در کار پسته فعالیت دارند باید بدانند که این افراد چه زحماتی برای پسته کشیدند و چه خدماتی داشتند. "امید است مجموعه گفتگو های ویژه نامه پسته با فعالان و پیشکسوتان صنعت منجر به بازخوانی بخشی از تاریخ پسته کشور گردد.


حمید فیضی
دبیر انجمن پسته ایران

 

                                                                                                                                                          
شرکت صادرات پسته ایران از شرکتهایی است که گفته می شود در ایجاد بازارجهانی پسته ایران نقش مهمی داشته و در این زمینه پیشتاز بوده است، شما به عنوان یکی از قدیمی ترین افرادی که با این شرکت کار می کردید چه سابقه ای از این موضوع دارید.
بعد از جنگ جهانی دوم در استان کرمان اقدام به باغ ریزی و توسعه سطح زیر کشت پسته شد. در این راستا می توان گفت مرحوم حاج غلامرضا آگاه پیشتاز این امر و مشوق و راهنمای دیگر افراد در انجام این کار بودند. با توسعه روزافزون باغات پسته، تولید آن از مصرف داخلی فراتر رفت و باغداران را بر این داشت تا به فکر صادرات آن به خارج از کشور بیفتند .
 در بدو امر چند خانواده از باغداران که بعضاً در امر تجارت هم فعالیت داشتند هر کدام به طور جداگانه ولی به مقدار کم شروع به صادرات این محصول کردند. پس از مدتی این خانواده ها تشخیص دادند که اگر به صورت متشکل این کار را ادامه دهند به سود آنها خواهد بود. لذا در سال 1338 خانواده های آگاه ، مرشد، برخوردار و امین شرکتی به نام شرکت صادرات پسته ایران تأسیس نمودند که مدیریت آن را مرحوم جواد مرشد که به حق می توان ایشان را پدر پسته ایران لقب داد، عهده دار شدند.
 همکاری جنابعالی با این شرکت از چه زمانی شروع شد؟
 من در 15 مرداد 1339 به این شرکت پیوستم.
 سابقه صادرات شرکت به آمریکا به چه زمانی برمی گردد؟
فکر میکنم آشنایی آمریکایی ها با پسته به قبل از جنگ جهانی دوم برمی گردد. در آن زمان بازرگانان سوری از شهر حلب مقدار کمی از این محصول را به آمریکا صادر می کردند. من بر این باور هستم که سربازان آمریکایی که در زمان جنگ جهانی دوم به منطقه و ایران آمده بودند در بازگشت به کشورشان پسته ایران را به عنوان سوغات و ره آورد سفر به آمریکا می بردند و با آشنایی بعضی اشخاص با این محصول، تقاضا برای خرید پسته ایران آغاز شد.
شرکت صادرات پسته ایران از همان ابتدای امر، شعبه ای در نیویورک به مدیریت آقای علی اکبر امین تأسیس کرد که کار بازاریابی و تماس با مشتریان و فروش پسته را پیگیری می کردند. شرکتهای خریدار پسته ایران در آمریکا عمدتاً عبارت بودند از: شرکت برادران زالوم (Zaloom Brothers)، شرکت پسته جرمک (Germak Pistachio)، شرکت فیستا (.Fiesta Co) و ایندیران (.Indiran Co) و در آستانه انقلاب شرکت پارامونت هم از ایران پسته می خرید. در آن زمان 90 درصد صادرات پسته ایران به آمریکا توسط شرکت صادرات پسته ایران انجام می شد.
 میزان تولید و صادرات ایران در آن سالها چقدر بود؟
فکر میکنم در اوایل دهه 40 تولید پسته حدود 5000 تن بود که در آستانه انقلاب به 24000 تن رسید. میزان صادرات شرکت در آستانه انقلاب حدود 12 هزار تن بود که 90 تا 95 درصد آن به آمریکا صادر می شد.
 رقم قابل توجهی است. فکر می کنید پسته ایران هنوز در ذهن آمریکایی ها باشد؟
بله. به طور قطع. من معتقدم هنوز کسانی هستند که دوست دارند پسته ایران را مصرف کنند. من مطمئنم اگر شرایط فراهم شود آمریکایی ها متقاضی پسته ایران هستند. بازار آمریکا بازار باارزشی است. با اینکه من دیگر در کار صادرات نیستم اما اگر باب آن باز شود وارد میدان می شوم.
 شرکت صادرات پسته ایران چند برند هم معرفی کرد.
بله. شرکت درراستای تبلیغ برای پسته دو برند آپادانا و آریا را معرفی کرد که در یکی پسته فندقی مرغوب و در دیگری پسته بادامی اعلاء بسته بندی می کرد. این دو نوع بسته بندی در ابتدا به عنوان کادو و هدیه به سفارتخانه ها، شرکتهای خارجی و حتی دربار ارسال می گردید. بعدا شرکت، ماشین آلات برشته کنی و بسته بندی سلوفان و وکیوم را از یک شرکت آمریکایی خریداری نمود و این نوع بسته بندی را به بازار داخل و خارج ارائه کرد. از جمله به مقدار محدود به کشورهای دیگر به ویژه انگلیس نیز صادر کرد. ولی دراین زمینه توفیق چندانی نداشت و بعدا این ماشین آلات را به شرکت کشت و صنعت جیرفت فروخت.
 چرا صادرات این برندها به مقدار محدود انجام می شد؟
کلاً صادرات پسته شور و فرآوری شده در خارج  چندان مشتری ندارد، به دلیل ذائقه مصرف کنندگان، که در هر کشوری مردم ذائقه خود را دارند. تعرفه واردات پسته شور و فرآوری شده هم بالا است. دلیل دیگر آن است که شرکتهای خارجی هم به دنبال این هستند که ارزش افزوده این کار را نصیب خودشان کنند.
 سابقه شرکت در بازار اروپا به چه سالهایی بر می گردد؟
درست یادم هست که تقریباً 5 سال پس از آمدن من به شرکت صادرات پسته ایران در حوالی سال 1344 خورشیدی، شرکت، مرحوم آقای ایرج آگاه را که در شعبه نیویورک فعالیت داشتند به هامبورگ فرستاد تا در آنجا اقدام به بازاریابی کند. برای این کار پسته  فندقی مرغوب و درجه یک در ایران برشته می شد و در محموله های 5 تنی فله با هواپیما به هامبورگ ارسال می شد. آقای آگاه آنها را در بسته های 30 گرمی سلوفان در اروپا بسته بندی می کرد و به صورت رایگان در فروشگاهها قرار می داد تا مردم با پسته ایران آشنا شوند.
 این اقدام چه تأثیری در توسعه بازار اروپا داشت؟
خیلی مؤثر بود. اگر چه این کار به تدریج انجام شد اما اروپایی ها اصلا پسته را نمی شناختند. آقای آگاه زحمات زیادی کشیدند. به عقیده من کسانی که امروز در کار پسته فعالیت دارند باید بدانند که باز شدن این بازار بر روی پسته ایران به ابتکار شرکت پسته صادرات ایران و با فعالیت و فداکاری مرحوم آقای ایرج آگاه انجام گردیده است. پس ازاقدامات آقای آگاه و آشَنا شدن برخی از مصرف کنندگان آلمانی با پسته ایران، فردی به نام مالینوفسکی (Malinowski) در هامبورگ اولین خریداری بود که اقدام به خرید پسته از شرکت نمود و شرکت های دیگر نیز بعداً خریدار پسته و مغز پسته ایران شدند. البته باید بگویم که مرحوم آقای غلامرضا آگاه بنیانگذار این حرکت بودند و قبل از جنگ جهانی دوم به اروپا سفر کردند و  فعالیتهایی برای شناساندن پسته به اروپائیان نمودند و پسته را به عنوان هدیه به شخصیت های اروپایی ارائه می کردند. گفته می شود حتی برای تبلیغ، آن را برای هیتلر هم فرستاده بود. اینکه به دست او رسید یا نه نمی دانم.
 آیا به کشورهای دیگر هم صادرات می کردید.
در سال 1965در یک نوبت 5 تن پسته به شرکتی به نام گوشو (Gosho) در ژاپن صادر شد و مورد قبول واقع شد. این فعالیت ادامه پیدا نکرد چون شرکت مزبور به طور مستقیم در این امر فعالیت نمی کرد. ولی این اقدام باعث شد بابی در این زمینه باز شود و دیگر شرکتهای ژاپنی نیز شروع به خرید پسته ایران کردند. باید اضافه کنم که یکی از افرادی که تأثیر بسیار مهمی در توسعه صادرات به ژاپن داشت مرحوم آقای اسماعیل رحمانیان بود که برای این کار زحمات بسیاری کشیدند. به لبنان هم صادرات داشتیم اما توفیق چندانی نصیب شرکت نشد. تجاردیگری بودند که به این بازارها صادرات داشتند. در واقع ما از کشورهای مختلف از جمله کشورهای عربی تقاضا داشتیم اما آقای جواد مرشد به ما می گفتند دیگران هم باید سهمی داشته باشند و تقاضاهای وارده از دیگر کشورها را به صادرکنندگان دیگر ارجاع می دادند.
 این فعالیتها تا زمان انقلاب ادامه داشت. چرا فعالیت شرکت صادرات پسته ایران کاهش پیدا کرد؟
 خوب شرکا به دلیل اختلاف سلیقه هایی که وجود داشت از هم جدا شدند .
 آیا این اتفاق تأثیر منفی بر فعالیت های شرکت باقی نگذاشت؟
بله بر فعالیت شرکت تاثیر منفی داشت اما هر کدام ازآقایان به طور جداگانه فعالیتها را ادامه می دادند و با تأسیس شرکتهای جداگانه نقش مهمی در توسعه بازار داشتند. از جمله آقای ایرج آگاه که در اروپا شرکت پسته کویر را تاسیس نمودند و با شرکت "آمنی نات"  در آلمان مشارکت نمودند و آقای اکبر امین که در آمریکا شرکت هما را تأسیس کردند و فعالیت درخشانی داشتند.
 شما تا کی با این شرکت کار می کردید؟
تا سال 1357 خورشیدی. در آستانه انقلاب بود که با موافقت آقای مرشد من هم جدا شدم و کار مستقل را در بازار تهران به عنوان حق العمل کار شروع کردم.
بعد از انقلاب خیلی از افرادی که در کار صادرات بودند عملا یا از گردونه خارج شدند یا به طور مستقیم کار نمی کردند. چه اتفاقی افتاده  بود ؟
شرایط تغییر کرد. رفتار مقامات با تجارت به کل غیرحرفه ای شد. برخی از مسئولین به کار تجارت هم به  عنوان یک کار انقلابی نگاه می کردند. در صورتی که تجارت با نگاه انقلابی سازگاری ندارد. تجارت یکی کار علمی و حرفه ای است. در آن سالها موضوع پیمان ارزی مطرح شد و عملا تنها کسانی کار می کردند که می توانستند  با آن کنار بیایند.
 چگونه می توانستند با آن کنار بیایند؟
یکی از راهها، همکاری صادرکننده با تعاونی های مرزنشینان بود. این تعاونی ها می توانستند کالا را صادر و با ارز حاصل از آن کالاهای مورد نیاز را وارد کنند. خیلی از شرکتهای صادراتی، پسته خود را به این تعاونی ها می فروختند و در دوبی آن را دوباره از این تعاونی ها می خریدند و از آنجا مجدداً به کشورهای دیگر و از جمله به اروپا صادر می کردند.
صادرکنندگان بایستی ارز حاصل از صادرات را به بانک مرکزی و به قیمت رسمی می فروختند در صورتی که پسته به قیمت تمام شده داخلی تهیه و صادر می شد و این قیمت با قیمت ارز رسمی تفاوت داشت. به طور کلی صادرکننده حتی تا مرز ضرر نیز فعالیتش را ادامه می دهد ولی حاضر نیست ضرر کند و این تفاوت ارز رسمی و قیمت تمام شده داخلی منجر به ضرر می شد. در آن زمان نقش واسطه ای دوبی تازه شروع شده بود. در اوایل دهه 60 دوبی یک بیابان بود و توسط ایرانی ها آباد شد. در واقع اگر تجارت را تسهیل کرده بودیم دوبی به معنی فعلی وجود نداشت که حالا برایمان شاخ و شانه بکشد. البته این را هم اضافه کنم که این مسئله باعث شد پسته با کیفیت مختلف و توسط افراد غیرحرفه ای صادر شود و حتی در مواردی پایین تر از قیمت معمول به فروش برسد. شرکت صادرات پسته ایران در آستانه انقلاب پسته 24/26 فندقی را به قیمت 7400 دلار هم به آمریکا صادر کرد. در صورتی که در سالهای اول پس از انقلاب به قیمت تنی 3000 دلار هم صادر شد .
سوئیچینگ و سپردن پیمان روبل هم یکی از راههای کار کردن در آن زمان بود؟
بله. ولی خیلی ادامه  نداشت و فقط برخی صادرکنندگان توانستند از این روش استفاده کنند.
 ورود شرکت تعاونی به صادرات پسته از کی شروع شد؟
شرکت تعاونی قبل از انقلاب و به کوشش آقای دکتر رفیعی که نماینده رفسنجان بود و بعضی از مالکان دیگر تأسیس شد. کارهایی انجام شد اما عمده فعالیت آنها بعد از انقلاب صورت گرفت. نمی دانم از چه طریق، ولی من را به آقای شیخ حسین هاشمیان معرفی کرده بودند. ایشان هم من را به رفسنجان دعوت کردند و از من خواستند که نمایندگی تعاونی را در امر صادرات به عهده بگیرم. دو سالی با آنها کار می کردم. ولی به دلیل اختلاف دیدگاهی که با حاج حسین هاشمیان داشتم از آنها جدا شدم. ایشان اعتقاد داشتند که در رابطه با تجارت باید انقلابی عمل کرد. فکر می کردند که مثلاً باید 4000 تن پسته را یکجا بفروشند. این دیدگاه در مقامات هم بود. خوب به یاد دارم در جلسه ای در وزرات بازرگانی که من هم همراه آقای هاشمیان حضور داشتم به آنها پیشنهاد دادم برای حفظ صادرات مملکت، ارز حاصل از صادرات را از پیمان ارزی مستثنی کنند و به قیمت گرانتر بخرند. بعضی افراد حاضر در جلسه مخالفت کردند و گفتند ما حاضر نیستیم یک ریال از بیت المال را این گونه به هدر بدهیم. به آنها گفتم که این سیاست باعث قاچاق کالا وارز می شود. اما کسی قبول نکرد و دو سه سال بعد قاچاق پسته رواج پیدا کرد و آقایان برای پیدا کردن راه حل جلساتی تشکیل دادند. در واقع عده ای پسته را قاچاق می کردند و از این طریق یا سرمایه شان را خارج میکردند و یا با ارز حاصل، کالا خریداری و به داخل کشور قاچاق می کردند و ازاین طریق سود می بردند.دولت بعد از آنکه متوجه قضیه شد به صادرکنندگان اجازه داد که پیمان ارزی را به بانک فروخته و واریزنامه بگیرند و آن را در بازار به واردکنندگان بفروشند. به تدریج قیمت این واریزنامه ها افزایش یافت و صادرکنندگان از این طریق بخشی از هزینه ها را جبران می کردند.
 علی رغم همه این شرایط در اوایل انقلاب سطح زیرکشت زیاد شد و به تدریج صادرات هم توسعه قابل توجهی یافت.
بله. چون آبهای زیرزمینی را بالا کشیدند و باغریزی کردند. باغهای پسته توسعه پیدا کرد، ولی در نهایت منابع زیرزمینی از بین رفت و الان پسته ایران با یک فاجعه روبروست و باغها با خطر خشک شدن روبرو هستند.
  صادرات به اروپا تقریباً  از صفر در طی دو دهه به رقم قابل توجهی در حدود 100 هزار تن رسید و بعد به دلایلی که می دانیم از جمله موضوع آفلاتوکسین، کاهش یافت. بعد از گذشت 15 سال از موضوع آفلاتوکسین، ما هنوز به طور جدی به بازار اروپا بازنگشته ایم. به نظر شما دلیل آن چیست ؟
به نظر من یک بخشی از آن مربوط به آفلاتوکسین است، اما بخش دیگر آن سیاسی است. به دلیل روابط ما با آنهاست .
 چرا سیاسی؟
ببینید. دریک جلسه ای که اتاق ایران و فرانسه داشت من هم حضور داشتم و سفیر فرانسه کلی در مورد صادرات فرانسه به ایران صحبت کرد. من به ایشان گفتم آقای سفیر اینجا اتاق ایران و فرانسه است، پس سهم ایران چه می شود؟ به او گفتم شما در مورد پسته ایران برخورد تبعیض آمیز دارید و پسته آمریکا را تصادفی چک می کنید و پسته ایران را تماما چک می کنید. در جواب به مدت 20 دقیقه راجع به حساسیت فرانسه و اروپا در خصوص سلامت مردم صحبت کرد اما  اضافه کرد که اگر روابط شما با اتحادیه بهبود یابد مشکلات حل خواهد شد.
 اما امروز صادرات به اروپا آسان تر شده است. پس از مصوبات کدکس، 50 درصد محموله ها چک می شود. حدود مجاز هم آسانتر شده است.
کدکس مربوط به سال 2008 است. هنوز مدت زیادی از آن نگذشته و از طرفی مسائل سیاسی ما هم حادتر شده است. البته دلایل تجاری هم هست. در واقع کشورهای پیشرفته امکاناتی دارند که ما نداریم. با این وجود فکر می کنم تقاضا برای پسته ایران در اروپا افزایش یافته است هم به دلیل کیفیت و مزه پسته ایران و هم به دلیل عملکرد پسته آمریکا دربازار اروپا. شرکت پارامونت تلاش میکند پسته را با برند خودش وارد اروپا کند و اروپائیها از این موضوع خوششان نمی آید. آنها می خواهند با سلیقه خودشان پسته را عرضه کنند و البته ارزش افزوده را هم نصیب خودشان کنند لذا اگر مسائل اقتصادی و سیاسی ما حل شود مطمئناً بازار پسته ایران دراروپا توسعه خواهد یافت.
 یکی از مواردی که در نمایشگاه آنوگا مطرح می شد آن بود که شرکتهای ایرانی قرارداد طولانی مدت نمی بندند و به تعهداتشان هم پایبند نیستند. این موضوع درست است؟
بله. حتماً هست. چون به دلیل تورم داخلی و اخیراً هم نوسانات نرخ ارز کسی نمی تواند قرارداد طولانی مدت ببندد. البته به اعتقاد من در تجارت حرفه ای اگر قرارداد بستی باید آن را در هر شرایطی انجام دهی. اما متأسفانه عده ای غیرحرفه ای وارد این کار شده اند و چندان به اخلاقیات توجه ندارند.
 یعنی چه؟ چه اخلاقیاتی؟
ببینید امروز برخی افراد برای رقابت با دیگران برخی اصول اخلاقی را زیر پا می گذارند.
 آیا رقابت چنین رفتاری را ایجاب می کند؟
رقابت در تجارت بازار آزاد یک اصل است که می تواند معقول یا غیراخلاقی باشد. به عنوان مثال عملکرد خوب و ارائه کالا با کیفیت برتر و ارائه آن با قیمت مناسب تر از رقیب، می تواند مورد قبول باشد. ولی اگر رقابت به منظور نارو زدن به دیگران و با هدف ضرر و زیان رساندن و از میدان به درکردن آنها باشد غیراخلاقی به حساب می آید.
 واقعیت آن است که در حال حاضر عرضه پسته کمتر از تقاضا  است و پتانسیل مصرف نیز خیلی زیاد است. چرا این افراد تلاش نمی کنند بازار جدید ایجاد کنند؟
آن طور نیست که تلاش نکنند. بلکه تلاش آنها ممکن است با عدم توفیق مواجه شود. من معتقدم اگر بتوانیم بازارهای فعلی را حفظ کنیم و صادرات با ریسک کمتری مواجه باشد ما به خوبی می توانیم تولیدمان را صادر کنیم.
 آقای طاووسیان اگر اجازه دهید کمی هم به بازار داخلی و به ویژه موضوع حق العمل کاری بپردازیم. اصولا امروزه تجار زیادی در مناطق تولید پسته فعال هستند با این وجود هنوز هم تعداد زیادی از باغداران محصول خود را برای حق العمل کارها در تهران می فرستند.دلیل آن چیست؟
قبلاً تهران مرکز تجاری بود. وقتی می خواستند از یک شهرستان کالایی بخرند، می آمدند تهران. حتی برای پسته ای که در کرمان و رفسنجان تولید می شد، به تهران می آمدند. بنابراین تولیدکنندگان سراسرکشور هر چه داشتند به بازار تهران می فرستادند. حق العمل کارهای پسته امانت دار بودند، پسته را می فروختند و درصدی حق الزحمه می گرفتند. الان با وجود آنکه وسایل ارتباطی زیاد شده و شهرستانی ها می توانند به طور مستقیم و از مراکز تولید خرید کنند، ولی هنوز عده ای پسته شان را به تهران می فرستند تا به صورت مدت دار بفروشند. چون وضع مالی این افراد بد نیست و می توانند صبر کنند و پسته را با قیمت گران تری بفروشند. اما در منطقه نمی توانند این کار را بکنند، تجربه نشان داده هر کس در منطقه با مدت بخرد نمی تواند سودش را ببرد.
 درصد سود شما چقدر است؟
2 درصد از صاحب کالا حق العمل می گیریم. در واقع معادل 2درصد قیمتی که می فروشیم. یک درصد هم دلال ها برای بازاریابی جنس می گیرند. اینها افرادی هستند که نمونه پسته که به آن مستوره می گویند را از حق العمل کارها می گیرند و برای آن مشتری پیدا می کنند. در گذشته از این یک درصد، 0/1 درصد سهم شاگرد حجره بود.
 آیا شما با باغدار قرار داد دارید؟
نه، باغدار، پسته را بدون قرارداد به نام ما می فرستد و ما تحویل می گیریم.  از جنس نمونه می گیریم و بعد از درجه بندی و انس گیری قیمت گذاری می کنیم و مشخصات پسته و قیمت حدودی را به صاحب کالا اعلام می کنیم. وقتی مشتری پیدا شد، قیمت فروش را به صاحب کالا اعلام و موافقتش را می گیریم و در صورت تأیید باغدار، سه برگ فاکتور ( برای مشتری، صاحب کالا و خودمان) صادر می کنیم.
 در حال حاضر در سرای امید چند نفر حق العمل کار فعال هستند؟
حجره ها زیاد است. ولی  7 تا 8 نفر عمده هستند.
 امسال وضعیت پسته دربازار تهران چه طور است؟
امسال جنس زیادی به تهران نیامده، چون محصولی نداشتیم.
 آیا فکر میکنید این شرایط مربوط به امسال است یا کلا فرستادن جنس به تهران کم شده است؟
در واقع تهران از مرکزیت افتاده است و فکر می کنم در آینده پسته کمتری به تهران خواهند فرستاد، چون خیلی از صادرکنندگان راسا  در منطقه جنس مورد نیازشان را می خرند،
 می توان گفت که آینده حق العمل کاری پسته در تهران روشن نیست؟
بله. حتی برخی فکر می کنند باید کارشان را در کرمان و رفسنجان ادامه دهند.

 

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید