محمدعلی انجم شعاع، عضو هیأت امنا انجمن پسته ایران، تشریح کرد:

هرکسی ممکن است از وضعیت پسته امسال برآوردی داشته‌باشد. اما کسانی که باغداری پسته را با پوست و گوشت‌شان حس کرده‌اند و با اقشار مختلف جامعه پسته‌ای سر و کار دارند احتمالاً تحلیل‌شان جامع الاطراف باشد. از این‌رو به سراغ محمدعلی انجم‌شعاع که باغدار پسته، عضو هیأت امنا انجمن پسته ایران، عامل توسعه خوشه کسب و کار پسته رفسنجان و کارگزار اشتغال استان کرمان است رفتیم تا با زوایای مختلف موقعیت فعلی پسته کشور بهتر آشنا شویم. انجم‌شعاع از حدود 22 سال پیش کشاورزی پسته را شروع کرده و از سال 1384 شغل اصلی‌اش مدیریت باغ پسته بوده‌است.

این عضو هیأت امنای انجمن علاقه زیادی به بحث‌های مربوط به توسعه و تسهیلگری دارد و از سال 1386 مدل‌های مربوط به توسعۀ کسب و کارهای کوچک و متوسط را با همکاری سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد (UNIDO)، سازمان صنایع کوچک ایران و وزارت کار پیگیری و اجرا کرده‌است. همچنین در بحث پسته، اجرای طرح تجمیع مدیریت آب و مدیریت اشتراکی باغ‌های پسته را در کارنامه خود دارد.

آقای انجم شعاع! وضعیت تولید پسته را در گذشته و در امسال چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آن چیزهایی که خودم دیدم و مطالبی را که از آدم‌های پسته‌ای شنیده‌ام این است که چند مورد دارد تولید پسته را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگر بازه زمانی از دهه 50 شمسی تا امروز را به صورت دوره های 7 ساله در نظر بگیرید، نوسانات دمایی، زمستان‌های گرم و تغییر اقلیم طی 7 سال اخیر خیلی دارد روی تولید پسته اثر می‌گذارد. امسال شاهد همۀ اتفاقات جوی در پسته بودیم، به‌طور مثال آخرین اتفاق چند روز پیش در فیض آباد خراسان بود که دوستان می‌گویند طوفان باعث ریزش 40 درصد از محصول‌شان شده‌است. در‌حالی‌که در سایر نقاط پسته‌خیز محصول پسته‌ای نداشتیم، استان خراسان یکی از جاهایی بود که امسال وضعش خوب بود. امسال در تمام مناطق پسته‌خیز تگرگ، نوسانات دمایی، زمستان گرم و بهار گرم داشتیم و درختان جوانه زایشی نیاوردند.

وضعیت آب، خرده مالکی و همان‌طور که گفتم تغییر اقلیم به شدت تولید پسته را تحت تأثیر قرار داده‌است. در حال حاضر من ملکی را با 40، 50 هکتار سطح زیرکشت مدیریت می‌کنم که چاهش با 2، 3 بار جابجایی و ته‌زنی فقط 4 لیتر در ثانیه، آب دارد. همچنین ملک‌ها در استان کرمان به شدت رو به خرد شدن هستند.

سرکوب نرخ ارز هم طی سال‌های متمادی روی تولید پسته اثر داشته‌است. به‌طوری‌که کشاورز با ارزان فروختن پسته مجبور می‌شد از جیب درخت بخورد؛ به این معنی که درآمد پسته در حدی نبوده که باغدار بتواند به باغش رسیدگی کند. در نتیجه درختان به شدت ضعیف شده‌اند.

همه این مسائل تولید پسته را تحت تأثیر قرار داده و در برآورد امسال بیش از 60، 70 هزار تن پسته وجود ندارد. پارسال حدود 230 هزار تن پسته در کشور برداشت شده و امسال نتیجه آن را می‌بینیم. در گذشته این‌طور نبود که اگر یک سال پسته خوبی برداشت می‌کردیم، سال بعد هیچ پسته‌ای نداشته باشیم. همۀ عوارض اقلیمی دخیل هستند، اما مسئله دیگر این است که درختان آنقدر ضعیف هستند که اگر یک سال پسته دادند تا 2 سال بعد نمی‌توانند محصول دهند و به محض این‌که کوچک‌ترین اتفاقی رخ می‌دهد به مشکل برمی‌خورند. در باغ‌هایی که خودم اداره می‌کنم و پارسال پسته نداشتند و درختان یک انرژی معمولی داشتند، هم امسال پسته دارند و هم برای سال آینده جوانه زایشی آورده‌اند. 

بعضی باغداران وجود مشکلات اقلیمی را رد نمی‌کنند، اما دلیل اصلی خسارت را محصول زیاد سال قبل و فشار آفت پسیل پسته به دلیل عدم کارایی سموم می‌دانند.

به‌عنوان دلیل اصلی قبول ندارم. این موضوع شاید 30 تا 40 درصد اثر داشته‌باشد. ببینید! امسال از 7 فروردین تا 12 فروردین درجه حرارت در منطقه رفسنجان و نوق بالای 30 درجه بوده و درختان جوانه زایشی نیاورده‌اند، این یعنی تغییر اقلیم را نمی‌توان نادیده گرفت. البته ترکیبی از مسائل مختلف باعث رسیدن به چنین وضعیتی شده و ممکن است در مناطق مختلف درصدی که به هریک از عوامل خسارت‌زا می‌دهیم متفاوت باشد؛ مثلاً در رفسنجان گرما بیشتر اثر گذاشته و در کرمان بار درخت زیاد بوده‌است.

 امسال یک سال ناآور خیلی پیچیده و بدی است. اما اتفاقات خوبی هم در پسته دارد رخ می‌دهد. کشاورزان و کارشناسان تا حدی از کارهای مراکز تحقیقاتی قطع اُمید کرده‌اند و خودشان دارند کار می‌کنند. امسال فرمول اسیدآمینه، روی و جلبک در بعضی از باغ‌ها استفاده شد و من 10 باغ را بازدید کردم که به‌موقع این محلول‌ را پاشیدند. مثلاً در رفسنجان در 10 فروردین پاشیده‌اند و برای سال آینده درختانشان جوانه زایشی دارند. من شخصاً ترس دارم از هورمون‌هایی که پایه شیمیایی دارند و سنتزی هستند استفاده کنم، ولی استفاده از هورمون‌های پایه جلبکی با برندهای مختلف که معمولاً گواهی ارگانیک دارند برای یک مرتبه می‌تواند مفید باشد. اما واقعاً امسال درختان از نظر هورمونی به‌هم ریخته بودند و این فرمول کمک کرده‌است. امسال من شاید از 50 باغ بازدید کردم تا وضعیت را ببینم، در باغ‌هایی که به هر ترتیب به درخت در زمانی که زیر فشار بوده تقویت یا کمک شده‌است، حتی در حد یک اوره-فسفات به موقع به درخت داده شده، وضعیت بهتر است.

من معتقدم با وضعیت تغیر اقلیم، کشاورزی ما دارد به سمت بحث کارشناسی پیش می‌رود. در این شرایط نمی‌توان گفت چون داریم به زمین حسابی رسیدگی می‌کنیم، پس نباید کار دیگری انجام داد و به هوا کاری نداریم. در آخر فروردین 96 و در اوایل فروردین 97  هوا گرم شد و لطمات شدیدی به جوانه‌های زایشی وارد آمد. ممکن است تا 15 سال آینده این پدیده پیش نیاید، اما ما باید یک تغییری در شیوه باغداری‌مان بدهیم، مراقب باشیم و تجربیات‌مان را به اشتراک بگذاریم و ببینیم بقیه که خوب نتیجه می‌گیرند، چکار می‌کنند.

می‌گویند برای سال آینده هم پسته‌ای وجود ندارد. این درست است؟ آیا از الان مشخص می‌شود؟

بله. از همین الان کاملاً معلوم می‌شود. در شهرستان کرمان در ابتدا فکر می‌کردیم 70، تا 80 درصد از درختان جوانه زایشی نیاورند، اما خوشبختانه هوا در یک مقطع زمانی خنک شد و چون درختان در شهرستان کرمان دیرتر از رفسنجان می آیند، گرما نتوانست به رقم اکبری در این منطقه لطمه‌ای بزند و وضع سایر واریته‌ها هم بد نیست. بنابراین وضع پسته شهرستان کرمان در سال آینده بد نیست، زرند وضعیتش برای سال آینده خوب است، سیرجان خیلی از مناطقش خوب است، رفسنجان و انار در بعضی از باغ‌هایش مشکلات زیادی وجود دارد و محصولی برای سال آینده ندارند. البته آنچه را که می‌گویم نسبت به انتظارات اول سال است. در کل اما به 30 تا 50 درصد از محصول سال آینده خسارت وارد آمده‌است. البته این در شرایطی است که دیگر اتفاقی نیافتد و خسارتی اضافه نشود. در خراسان هم که با دوستان صحبت می‌کردم مشکل خاصی برای سال آینده ندارند، خصوصاً در مناطقی مثل بشرویه، گناباد و تربت‌جام که درختان جوان هستند، هر سال تولید محصول‌شان بیشتر می‌شود.

در همۀ محصولات اعم از باغی و زراعی زمین یک فرصتی برای آیش دارد و بازسازی می‌شود، اما در پسته کاری‌ها زمین این فرصت را ندارد و با آبیاری سنگین و با آب بی‌کیفیت و شور مواجه است. اگر حواسمان به درخت و زمین نباشد، خسارت‌هایی می‌زنیم که باعث می‌شود مشکلات پیچیده‌ای به‌وجود‌آید. جمع‌بندی من این است که محصول سال آینده خسارت خورده‌است که تقریباً در رفسنجان و انار بیشتر از سایر نقاط کشور است و با مشکل عدم تشکیل جوانه زایشی روبرو هستیم، اما وضع بهتر از امسال خواهدبود. در مناطق عمده پسته‌کاری کشور، استان‌های خراسان، فارس، و سمنان مشکل خاصی ندارند، اما استان یزد وضعیتی مشابه استان کرمان دارد.

پیامدهای این کاهش محصول تا الان چه بوده و فکر می‌کنید در آینده چه می‌تواند باشد؟

در بحث کشاورزی، برخی اثراتش فنی و مالی است. اما اتفاق بد آن است که در خیلی از مناطق کشاورزان باغ‌هایشان را رها کرده‌اند. حتی خودشان را توجیه می‌کنند و می‌گویند چون امسال درختان پسته ندارند، خیلی اذیت‌شان نکنیم. می‌خواهم بگویم اصلاً این توجیه درست نیست و این اتفاق بدی است که به محصول سال آینده و سال‌های بعد صدمه می‌زند و به خاطر عدم رسیدگی و رها کردن باغ‌ها، کل کشاورزی‌مان تحت تأثیر قرار می‌گیرد. 

در  بحث اجتماعی، متأسفانه در برخی روستاهای استان بزهکاری در حال افزایش است. من با پاسگاه و مردم که صحبت می‌کنم یک به‌هم ریختگی بین مردم پیش آمده‌است. بعضی از روستاها در استان کرمان تنها یک چاه موتور دارند و مردم در آنجا بیشتر کارگری می‌کنند و درآمدشان در پسته از راه نگهبانی، خوشه‌چینی و از این قبیل کارهاست. از همین الان این خانواده‌ها نگران هستند، چرا که درگیری‌ها زیاد می‌شود.

 در سطح کلان وقتی قرار است مثلاً 2، 3 هزار میلیارد تومان پول به استان کرمان نیاید، صافکار و نقاش، ساندویچی، رستوران‌دار و همه ضرر می‌کنند؛ رفسنجان و زرند بیشتر، چون درصد بیشتری از آدم‌ها درگیر پسته هستند و کرمان و سیرجان کمتر. همۀ کسب و کارهای استان از الان تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. مثلاً افرادی که کارشناس باغ، کود و سم‌فروش و یا کامیون‌دار بوده‌اند، به‌طور مستقیم اثر پذیرفته‌اند و یکسری در مرحله دوم قرار دارند. این موضوعات شهرستان تا شهرستان ممکن است تفاوت داشته باشند، ولی عده‌ای امروز به شدت به دردسر اُفتاده‌اند.

در سایر نقاط کشور بسته به وابستگی که به پسته دارند آثار ناشی از کاهش پسته دیده می‌شود. در استان خراسان هنوز محصولاتی مانند زعفران، زرشک، عناب و حتی محصولات زراعی و سردرختی را جزو تولیدات کشاورزی داریم. در منطقه سروستان در استان فارس وابستگی به پسته زیاد شده است، در دامغان هم به همین ترتیب. در ورامین عمدتاً عمده مالک هستند و اثرات اجتماعی این پدیده کمتر از کرمان مشهود است.

اینقدر زود اثر اجتماعی چنین رویدادی مشخص می شود؟ چگونه افزایش جرم را می‌توان به پیامدهای اقتصادی این خسارت مرتبط کرد؟

وقتی منِ کشاورز می‌بینم که 5 هکتار از باغم امسال و سال آینده آنقدر بی‌پسته است که حتی امسال نباید پسته‌چینی انجام دهم و برای نگهبانی نباید کارگر بگیرم، علاوه بر اثر مالی یک اثر روانی قوی روی من دارد. من به واسطۀ این‌که مشاورۀ کسب و کار می‌دهم یک بازارگردی در 25 فروردین در شهرستان انار داشتم و با تعدادی از صاحبان سوپرمارکت‌های آنجا صحبت کردم. باید بگویم ابراز نگرانی‌ها از بی‌محصولی امسال کاملاً محسوس بود، حالا خودتان ببینید کشاورزان و کسانی که به طور مستقیم با پسته درگیرند چه وضعیتی دارند.

آیا مشکلی در بازار پسته می‌بینید؟

من تاجر نیستم و شاید استدلال من وارد نباشد، اما یک اشکال در بازار پسته وجود دارد. هر وقت قیمت پسته بالا می‌رود. (امسال به دلیل کمبود پسته و هم افزایش قیمت دلار این اتفاق اُفتاد) ما کشاورزان گاهی پسته را نگه‌می‌داریم و بازار را دچار اعوجاج می‌کنیم و به موقع به تقاضای بازار پاسخ نمی‌دهیم. یعنی حد قیمت پسته بیش از این نیست، اما عرضه نمی‌کنیم و به محض اینکه قیمت شروع به اُفت می‌‌کند به افزایش عرضه روی می‌آوریم. ما باغ‌دارها همیشه سردر گُم هستیم و البته از زاویه‌ای محق هستیم. حتی دیدم که یک باغدار خرده مالک که 30 عدل پسته دارد حاضر نیست 2 گونی را بفروشد با اینکه پول ندارد، چون از کمبود پسته سال بعد هم می‌ترسند.

نگرانی من بیشتر از این است که وقتی مرتباً می‌گوییم پسته نداریم و واقعاً هم کمبود است، طرف حساب‌های خارجی ما در بازار بروند سروقت آمریکایی‌ها و بازارهایمان را از دست بدهیم. درست است که تولید ما نسبت به سال‌های گذشته به مشکل خورده‌است، اما الان 60 هزار تن ماندۀ انبارها است، امسال هم حدود 65 هزار تن پسته داریم که جمعاً می‌شود 125 هزار تن، پس خیلی هم بی‌پسته نیستیم.

به نظر شما نقش انجمن پسته ایران در قبال مسائل پیش آمده در تولید و بازار چه می‌تواند باشد و آیا کاری باید بکند؟

این موضوع بحث مفصل و جداگانه‌ای می‌طلبد و بستگی به این دارد که رسالت انجمن را چگونه می‌بینیم، کارکردش در گذشته را چگونه ارزیابی می‌کنیم و اساساً این انجمن برای چه کاری به وجود آمده و پاگرفته است؟ در اساسنامه انجمن چه آمده‌است؟ چه تصویری از انجمن در صنعت وجود دارد و مردم درباره انجمن چه فکر می‌کنند؟ به نظر می‌رسد در وهله اول ما باید به این سوال ها پاسخ بدهیم.

من فکر نمی‌کنم کار درستی باشد که انجمن به اتفاقاتی که اخیراً در حوزه بازار رخ داده‌است ورود کند، چون هیچ چیز طبق روال مشخصی نیست؛ نه نرخ ارز، نه مباحث سیاسی، نه وضع باغ‌ها. در این شرایط نمی‌توانیم هیچ پیش‌بینی درباره نتیجه ورودمان به مسائل داشته‌باشیم، چون خیلی از عوامل به دست صنعت پسته نیستند. انجمن الان چه چیزی می‌خواهد بگوید؟ تنها کاری که انجمن می‌تواند بکند این است که نظرات آدم‌های مختلف را منعکس نماید و به طور شفاف اطلاع رسانی کند. با توجه به روندی که انجمن دارد نباید به خیلی از مسائل ورود کند.

طی سال‌های گذشته حتی از سوی اعضای انجمن این فشار بوده است که باید انجمن قیمت پسته را معلوم کند. انجمن به درستی این کار را نکرده و گفته‌است باید در بازار، قیمت‌ها معلوم شود. در نهایت انجمن فقط می‌تواند توصیه‌ای کلی ارائه دهد.

شاید عده‌ای برای دولت در این شرایط نقشی قائل باشند.

نمی‌خواهم بگویم که دولت هر کاری می کند بد است، اما معمولاً دخالت‌های دولت تاکنون کار را بدتر کرده‌است. مثالی می‌زنم، در بحث بیمه باغ‌های کشاورزی، دخالت دولت باعث شده‌است که بیمه واقعی در صنعت پسته و در تولید انواع محصولات کشاورزی شکل نگیرد. به این ترتیب که دولت، بیمه باغ‌ها را برعهده گرفته‌است و یکسری آیین‌نامه و دستوالعمل برای این کار دارد؛ از منِ کشاورز به ازای هر هکتار مبلغی دریافت می‌کند؛ در نهایت همان پول یا کمی بیشتر از آن را به کشاورز برمی‌گرداند. اگر باغ من 100 درصد خسارت خورده باشد و 100 میلیون تومان محصول از دست داده باشم، دولت مثلاً 10 میلیون تومان می‌پردازد. شاید در این شرایط بیمه فقط تعرفه‌ای 1 میلیونی دریافت کرده‌باشد و در ازای آن 10 میلیون پس دهد، اما هزینه خسارت واقعی را به من نپرداخته‌است. این کار یک حمایت یا یک سوبسید دولتی است که دولتِ نفتی به کشاورز می‌دهد. یعنی اولاً دولت یکسری از منابع ملی را به اسم بیمه تلف می‌کند، دوماً اجازه شکل‌گیری یک بیمه واقعی را در صنعت پسته کشور نمی‌دهد.

در بحث برق و کلاً انرژی و مجوزهای برداشت آب هم وضع به همین منوال است. از دید دولتی‌ها همیشه یک تقسیمِ عادلانۀ ثروت در این امر وجود داشته، اما در واقع و با توجه به نتایج حاصل شده، هدر رفت منابع صورت گرفته‌است.

یکی از وظایف دولت این است که ترویج را فعال کند. الان در این حوزه واقعاً چکار می‌کند؟ طرح مدیریت اشتراکی آب چرا ترویج نمی‌شود؟ دولت چگونه می‌تواند کمک کند که متوسط برداشت در واحد سطح افزایش پیدا کند؟

 این‌که دولت به همۀ مردم سوخت مفت بدهد، قاچاق، رانت و هدر رفت منابع را به دنبال خواهد داشت. کسی هم در مملکت پیدا نمی‌شود که بیاید و این مسئله را درست کند و حتی حرفش را بزند. پس مداخلات دولت در زمینه‌های مختلف نتیجه‌اش این است که می‌بینیم.


کوچک‌ترین موضوع بیمه است، بعد انرژی و آب معضل بزرگ است. الان اگر در وزارت نیرو نسبت به وضع آب اعتراض کنید چه جوابی می‌دهند؟ می‌گویند کی بود کی بود من نبودم! یکی می‌گوید قوه قضاییه مقصر است، دیگری می‌گوید مردم مقصر هستند و هیچ‌کس حاضر نیست این مسئولیت را بر عهده بگیرد و بگوید چه بر سر آب دریاچه ارومیه تا منابع آب زیرزمینی دشت رفسنجان آمده‌است. وقتی تولید هر کیلووات برق 400، 500 تومان برای دولت هزینه دارد و 25، 50 تومان پای کشاورز حساب می‌کند، منطقاً منِ کشاورز نباید اعتراض کنم که برق را گران کنید. دولت هم می‌خواهد مردم راضی باشند. نتیجه کار این می‌شود که می‌گویند کشاورزان باید موتورپمپ‌شان را در فصل گرم خاموش کنند. اگر من بروم و ‌بگویم این خاموشی غیرقانونی است، حاضر می‌شوند با تخفیف دادن من را به سکوت دعوت کنند. تا اتفاقی می‌اُفتد به کشاورز می‌گویند چاهت را خاموش کن، در‌حالی‌که صنعت رانت بیشتری دریافت می‌کند و هم اشتغال کمتری نسبت به کشاورزی دارد.

پس عملاً انتظاری از دولت نباید داشت؟     

آدم‌های خوبی در دولت هستند که در هر زمینه منشأ خیر هستند، ولی ما از سیستم معیوب دولت نباید انتظاری داشته باشیم. به قول معروف، "ما را به خیر تو امیدی نیست، شَر مرسان!"

اگر صحبت دیگری دارید بفرمایید.

من به واسطه کاری که در حوزه توسعه انجام می‌دهم، بحث جداگانه‌ای در مورد عملکرد انجمن دارم که در مجال دیگری درباره آن صحبت می‌کنم. دو جور می‌توان به انجمن‌ها یا انجمن پسته نمره داد، 1- نسبت به انجمن‌هایی که در مملکت وجود دارد 2- آن چیزی که یک انجمن باید باشد. متأسفانه ما به این قضیه مطلق نگاه می‌کنیم و وظایف انجمن را با وظایف جهاد کشاورزی و سازمان توسعه تجارت و سایر ادارات دولتی قاطی می‌کنیم. با بسیاری از دوستان که صحبت می‌کنم صحبت‌های عجیب و غریب و توقعات خاصی می‌شنوم. اگر شرایط واقعی را در نظر بگیریم یک عملکرد ‌فوق‌العاده و درخشان از انجمن می‌بینیم. به این معنی که ما در مملکت مرجعی پیدا کردیم که اطلاعات قابل اتکایی از تولید محصول و آمار مربوط به پسته ارائه می‌دهد، فعالان صنعت را به هم نزدیک کرده و رویه‌های خوبی در صنعت پسته پایه‌گذاری کرده‌است. در‌حالی‌که برای بیشتر محصولات کشاورزی که در داخل و خارج از کشور به فروش می‌رسند حتی تخمینی از تولید وجود ندارد. من نمی‌گویم انجمن نقص ندارد، اما با توجه به معیارها و مثال‌هایی که در سایر کشورهای دنیا مثل هند، آمریکا و حتی اروپا در کارهای توسعه‌ای می‌بینم، انجمن پسته خیلی خوب کار کرده‌است. البته از این بهتر هم می‌تواند کار انجام دهد. باید توضیح داده‌شود که انجمن پسته قرار نیست کار جهاد کشاورزی و اداره بازرگانی و سایر ارگان‌های دولتی را انجام دهد. 


نظرات (0)

هنوز نظری ارسال نشده است

  1. بهتر است نام و نظر خود را فارسی تایپ کنید
پیوست (0 / 3)
انتشار موقعیت