جهت دانلود مقاله کلیک نمائید.

در ادامه جلسه تخمين محصول سال 92، اعضاي کميسيون باغباني به بحث و تبادل نظر در خصوص روش پيش بيني و تخمين محصول انجمن پرداخته و ضمن برشمردن نقاط ضعف و قوت آن و موانع پيش روي، پيشنهادات خود رادر اين زمينه ارائه دادند که اين مباحث جهت اطلاع اعضاء انجمن به تفصيل در زير تقديم مي گردد.
بدينوسيله از کليه اعضا و صاحبنظران تقاضا مي شود که پيشنهادات خود را جهت بهبود روش انجمن در پيش بيني و تخمين محصول به کميسيون باغباني انجمن منعکس فرمايند.






مهدي آگاه: روش تخمين محصول ما نسبت به آمريکايي ها دو مشکل دارد، يکي اينکه زماني که آنها پسته را ضبط کردند مي دانند چقدر محصول داشته اند اما ما تا سال بعد يعني دوازده ماه بعد و با توجه به آمار صادرات گمرک تازه به اين تخمين مي رسيم که در سال قبل چقدر داشتيم. ضمن آنکه عدد ما تخمين است ولي عدد آمريکايي ها قطعي است. با اين وجود تخمين آنها هم هميشه اشتباه بوده است.
سوال ما اين است که نقطه ضعف و قوت روش تخمين محصول ما در 10 سال گذشته چه بوده است؟
محمود ابطحي: من فکر کردم راجع به کاري که داريم انجام مي دهيم در ابتدا مقدمه اي بگويم و از شما مي خواهم که کمک کنيد تا به يک نتيجه اساسي برسيم. راجع به بحث پيش بيني توليد سه نظر وجود دارد:
1- مسوولين دولتي که از قديم آمار را بيشتر از آن چيزي که واقعيت هست مي گفتند چون خودشان را متولي توليد مي دانستند و ميزان توليد را نتيجه کار خودشان مي دانستند و لذا رقم هاي پيش بيني آنها بيشتر از واقعيت بوده است.
2- در کنار اينها توليدکنندگان هستند که هميشه پيش بيني شان کمتر از واقعيت بوده است. اغلب اينها به عرضه و تقاضا فکر مي کنند به اين معني که هر چقدر عرضه کمتر باشد قيمت بالاتر است. البته برخي از توليدکنندگان نه در کرمان بلکه در ديگر مناطق، توليد خودشان را بيشتر از واقعيت عنوان مي کنند شايد به خاطر اينکه بخواهند بعداً تلمبه هايشان را گرانتر بفروشند.
3- در کنار اينها عده اي هم هستند از صادرکننده ها و به خصوص انجمن که مي گويند ما بايد توليد را آن چيزي که هست بگوييم. علت هم روشن است، تصوري که انجمن يا برخي از صادرکننده هاي قديمي دارند آن است که مي گويند پسته ماده اوليه است بايد برود خارج و پروسس شود و توزيع شود و بعد مصرف شود. بنابراين کسي که مي خواهد اين کار را انجام دهد بايد بداند که توليد واقعي چقدر است چون دارد براي اين کار سرمايه گذاري مي کند و اگر راجع به ماده اوليه قضاوت درستي نداشته باشد نمي تواند به درستي برنامه ريزي کند.
سابقه برآورد محصول به زمان هاي خيلي دور برمي گردد. دولتي ها در بعضي جاها هست که از سال 1310 هم گفته اند که پيش بيني توليد کرده اند. در بخش خصوصي تا جايي که من مي دانم تا حدودي نماينده هاي ايران که در INC بودند مقداري کار کردند. افراد ديگر مثل بعضي از صادرکننده ها از قديم هر سال آماري مي دادند به مشتري هاي خودشان که توليد چقدر است. به طور مشخص آقاي آگاه حدود 15 سال است که من خبر دارم مقدار توليد را تخمين مي زنند. حدود 10 تا 12 سال است که اين کار به طور جدي انجام مي شود. درخيلي از سال هاي قديم که علاقمند بودم بدانم مقدار توليد چقدر است با آقاي آگاه صحبت کردم. ايشان به من گفتند که: "چيزي که داريم و مشخص است مقدار صادرات است و نکته اي ديگري که داريم اين است که چند درصد از اين پسته اي که توليد مي کنيم قابل صدور است. شما پسته قابل صدور را آماري بگيريد و از روي اين آمار دربياوريم که چقدر مصرف داخل مي شود و چقدر صادر مي شود؟" به هر حال صادرات دهه 70 تا 80 را محاسبه کرديم و به عددي در مورد مصرف داخلي به صورت درصد رسيديم و نهايتاً به طور متوسط توليد ساليانه را به دست آورديم.
راه ديگري هم براي تخمين مصرف داخل رفتم. سال 45 را که آقاي مهندس عزمي بررسي کرده بود که چقدر مصرف داخلي داشتيم مبنا قرار دادم. حرف ايشان به دليل اينکه آدم دقيقي بودند و با آدم هاي موجهي سر و کار داشتند و اينکه آن زمان توليد کم بود قابل بررسي بود. با لحاظ درآمد سرانه، تعداد جمعيت و قيمت پسته به مصرف داخل براي دهه 70 رسيدم، به همان عدد روش اول. يعني از هر دو راه رسيدم به يک عدد. بطور کلي راجع به مصرف داخلي پسته، کاري که مي توانيم انجام دهيم اين است که حدود 15 تا 20 درصد توليد را هر چقدر که بوده براي مصرف داخل حساب کنيم. اگر قيمت بالا رفت، حدود 15 درصد و اگر پايين آمد، 20 درصد.
به نظر من آمارهايي که در اين چند سال انجمن داده آمارهاي درستي بوده است به خاطر اينکه ما به طور عمده از کشاورز سوال کرديم. در رفسنجان وقتي از کشاورز سوال مي کنيم همه دست پايين مي گيرند. بعد شما بايد از او کلي سوالات متفرقه بکنيد تا درست جواب دهد. اولين جواب اين است که امسال محصولي نبوده. خوشبختانه مردم منطقه ما پسته خيزها اگر درست ازشان سوال شود دروغ نمي گويند. حاشيه مي روند، اما دروغ نمي گويند و چه کسي بهتر از کشاورز مي داند که باغش چقدر محصول داشته است. منبع انجمن کشاورز است و کشاورز هم کسي نيست که مقدار محصول را بالا بگويد. بنابراين اطلاعاتي که تا الان جمع کرده ايم درست بوده است. کار ما از آنجايي با اشکال مواجه شد که ما خواستيم مثل آمريکايي ها مصرف داخلي را ماهيانه آمار دهيم. آمريکايي ها اطلاعاتش را داشتند که چقدر مصرف مي شود اما وقتي سعي کرديم اين کار را بکنيم به نتيجه نرسيديم. به نظرم اگر کل مصرف داخلي را بين 15 تا 20 درصد کل توليد قرار دهيم به نتيجه درست مي رسيم. لذا پيشنهاد
مي کنم که مصرف داخل را ماهيانه اعلام نکنيم. اگر مصرف داخل را در سال هاي معمولي 20 درصد توليد بگيريم بايد در سالهايي که گران مي شود آن را 15 درصد و اگر ارزان شد 25 درصد در نظر بگيريم. به نظرم دنبال مصرف ماهيانه نرويم.
مهدي آگاه: سرفصل هايي که داريم شش مورد است. يکي موجودي اول فصل است بدين معني که از سال قبل چقدر محصول براي سال بعد مانده است. سالمان را فعلا آخر شهريور حساب مي کنيم و با آمدن خراسان و افزايش خراسان شايد انتقال بدهيم به اول شهريور. در اين سال در روز 31 شهريور، موجودي چقدر است؟ اين عدد را مثبت بنويسيم. اگر محصولي هم که در آن سال فرآوري مي شود را اضافه کنيم دو تا عدد مثبت داريم (يعني منابع) که در مقابل چهار عدد منفي (يعني مصارف) قرار مي گيرد. اعداد منفي عبارتند از: صادرات، مصرف داخل، مانده پايان سال يعني مانده 31 شهريور سال بعد و ضايعات. پس چهار تا منفي داريم دو تا مثبت. اين دو مثبت، موجودي اول سال است. عددي است که هميشه راجع به آن ابهام داريم. در مورد محصول ابهام داريم و روشمان تخميني است. مصرف داخل هم تخميني است. مانده آخر سال هم تخميني است. در مورد صادرات عدد داريم. ضايعات هم عدد کوچکي است ولي به هر حال تخميني است. پس در ايران فقط يکي از اين 6 عدد را دقيق داريم و آن هم صادرات است. پس اين خواسته که بتوانيم آمار دقيق بدهيم امکان پذير نيست و نخواهد بود. هيچکدام از اينها غير از صادرات نمي تواند به دقت خوبي برسد.
يک موضوع که سعي کرديم در شروع مسئله حل کنيم موجودي شروع دوره است. خوشبختانه در سال 80 که پسته خيلي کم بود و محصول 81 مي خواست برداشت شود موجودي آن سال را حدود 3000 تن تخمين زديم و آن را شروع محاسبه مان قرار داديم. در واقع از شش فاکتور لازم دو عدد را داشتيم يکي موجودي اول دوره که نسبتا دقيق بود و صادرات را که بعدا بدست آورديم. براي همين سال 81 را مبنا قرار داديم. تا سال قبل از آن من و آقاي ابطحي دست گرمي مي زديم. کار دومي که کرديم اين بود که از کشاورز نمي پرسيديم در کل چقدر پسته داري؟، مي پرسيديم نسبت به پارسال چند درصد پسته داري؟ و رسيديم به سال 81 .
اين عدد را به آقاي ابطحي دادم و آقاي ابطحي تقسيم کردند روي شهرستان هاي مختلف و استان هاي ديگر. شبيه اين حالت ديگر تکرار نشده و تا به حال نتوانسته ايم عددهايي را که ابهام داريم بهتر کنيم.
سوالي که آقاي ابطحي سعي کردند جواب بدهند مصرف داخل بود. مشکلي که داريم اين است که نسبت مغز به پسته در داخل چقدر است؟ پسته هايي که مغز مي شود بيشتر با ضريب 40 درصد است در واقع بيشتر پسته هاي با عيار پايين مغز مي شود تا عيارهاي بالا. عيارهاي بالا بيشتر مي رود براي آب خندان که وضعيتش در صادرات منعکس است. درواقع مقدار پسته هاي عيار پايين که مغز مي شود را بايد در 2/2 ضرب کنيم. به عنوان مثال اگر در سال گذشته 20 درصد توليد، مصرف داخل بوده، چقدر از اين 20 درصد مغز بوده است؟ اين عدد تاثير بسيار زيادي دارد.
حميد فيضي: در مورد فرمايش آقاي ابطحي که مصرف داخل را ماهانه نگوييم و عدد سالانه بگوييم، بايد بدانيم که اين عدد سالانه را چگونه توزيع کنيم. بايد در ماه هاي دي و بهمن و اسفند که مصرف به هر دليلي بالاست درصد بيشتري بدهيم و بقيه ماه ها درصد کمتري بدهيم. ولي اين دو را بايد تفکيک کنيم. نکته بعدي آن است که عدد ضايعات را که بر اساس صادرات محاسبه مي شود مي توان به عنوان يک عدد قطعي در بين 6 فاکتور مربوطه در نظر بگيريم.
مهدي آگاه: عدد ضايعات عدد پاييني است و اثري ندارد. اگر فرض کنيم که در ده سال گذشته تخمين ما اشتباه بوده و در يک جهت اشتباه بوده مثلا در مصرف داخل، اگر 10 هزار تن مصرف داخل را کم مي گفتيم الان بايد موجودي صد هزار تني در انبارهايمان باشد. يکي از ايرادهايي که به آمار کل جهاد کشاورزي وارد است آن است که اگر اين آمار را جمع کنيم و صادرات را کم کنيم بايد يک ميليون تن پسته در انبارها وجود داشته باشد.
به نظر من دو کار بايد بکنيم. يکي اينکه مصرف داخلي مغز پسته را روشن کنيم. يکي هم مسئله تر خوري است. ترخوري هم بايد در آمار وارد و خارج شود. بدون ترخوري نمي توانيم آمار دقيقي از توليد داشته باشيم.
فرهاد آگاه: در جواب صحبت هاي آقاي ابطحي که مصرف داخلي ماهانه را در جداول ماهانه ننويسيم بايد بگويم که اين يک نياز است و تجار صنعت پسته دوست دارند جدول ماهانه را ببينند. ما نمي توانيم بگوييم چيزي که صنعت پسته تشنه اش هست توليد
نمي کنيم. به نظرم خوب است که انجمن اين مسئوليت را بپذيرد عدد ساليانه را از شما بگيرد و به يک روشي آنرا در 12 ماه سال بدهد.
بزرگترين نقطه ضعف ما در تخمين محصول، تفکيک بين استاني است. ما عدد کل توليد را با روش هايي که داريم کنترل مي کنيم. پايان سال هم اگر اشتباه کرديم اصلاح مي کنيم. در تفکيک توليد کل کشور بين استان ها و مناطق مختلف خطا داريم نه در آمار کل توليد چون آمار کل توليد را يک نوبت آخر سال کنترل مي کنيم. نکته آخر اينکه عليرغم عدد طلايي 20 درصدي که اعتقاد داريد فکر مي کنم ضرري ندارد اگر شما با 3 تا 4 مصرف کننده عمده و مختلف پسته تماس بگيريد که امسال نسبت به پارسال چقدر مصرف کم و زياد بوده است؟ مشکل ما در اين زمينه محدوديت انجمن است. انجمن بايد نيرو اختصاص دهد و روشي براي جمع آوري عدد تعيين کند و اين آمار را جمع کند. همچنين در مورد موجودي پايان دوره هم مثل مصرف داخل بايد رويه اي براي نظر سنجي ايجاد کنيم.
مهدي آگاه: بهتر است که ما دو مطلب را با هم قاطي نکنيم: يکي اينکه ما بهترين راه حلي را که تا به حال به عقلمان مي رسيده اجرا کرده ايم. اگر در طي ده سال گذشته در هر سال 10 هزار تن اشتباه کرده بوديم الان مي بايست 100 هزار تن پسته در انبارهايمان موجود داشته باشيم. اگر 10 هزار تن در جهت منفي اشتباه کرده بوديم مي بايست 100 هزار تن پسته کم باشد. چون اين اتفاق نيافتاده پس متوسط 10 سال ما درست است ولي اين به اين معني نيست که در 10 سال گذشته تخمين مصرف داخل را 10 هزار تن کم نزده باشيم. اگر مصرف داخل را 10 هزار تن کم زده باشيم و توليد را هم 10 هزار تن کم زده باشيم، نتيجه همان مي شود.
محمود ابطحي: من هم نمي گويم روشي که رفتيم صددرصد درست اجرا شده بلکه مي خواهيم آن را بهتر کنيم. هرچقدر هم که بخواهيم بهترش کنيم راهي بهتر از سوال از توليدکننده نداريم.
فرهاد آگاه: راهي که انجمن خيلي روي آن کار نکرده و راه خيلي خوبي مي تواند باشد ارجاع به ترمينال هاي فرآوري است. آمار دقيقي را از آن ها مي توانيد بگيريد. اين کاري است که آمريکايي ها تا حدودي مي کنند. در شهرستان هاي جديد هم خيلي راحت تر است. ترمينال مي تواند عدد دقيق بدهد.
مهدي آگاه: روشي که قرار بود انجام بدهيم آن بود که ميزان توليد را نسبت به يک سال پايه بپرسيم. معمولا دو سال قبل را همه در خاطرشان است. بايد در پرسش هايي که از باغدار مي کنيم سوال کنيم که چند درصد نسبت به سال گذشته محصول دارد. اگر اين آمار بصورت يکنواخت و منسجم جمع شود در نهايت عدد خوبي را مي توانيم براي توليد در بياوريم.
فرهاد آگاه: يک دليل ناموفقیت اين روش اين بوده که مزاحم آدم هاي ديگر مي شديم. براي اين کار بايد خود انجمن دفتري تشکيل دهد. پرسنلي بگذارد که خود پرسنل که آموزش ديده اند اين اطلاعات را به صورت متمرکز جمع آوري کنند.
حميد فيضي: من با پيشنهاد آقاي آگاه موافقم به خاطر اينکه احساس مي کنم در بخش تخمين توليدمان بايد بيشتر کار کنيم. ما مي توانيم از طريق تماس تلفني پرسشنامه را پر کنيم. نيرويي داشته باشيم که اگر نياز باشد به بعضي مناطق هم برود. فکر مي کنم جامعه آماري که در خردادماه انتخاب مي کنيم با جامعه آماري که در آبان داريم متفاوت است. من فکر مي کنم در خرداد بايد به سراغ باغدار برويم و در آبان ماه حتما بايد به جامعه ترمينال نگاه کنيم. اما فکر مي کنم باغدارهاي قبلي را هم بايد داشته باشيم. ما الان مي توانيم مقدمات اين کار را در انجمن پياده کنيم و به فراخور نيازمان نيرو اضافه کنيم مشروط بر اينکه کميسيون باغباني و افراد صاحبنظر کميسيون مسئوليت آموزش اين افراد را به عهده بگيرد.
محمود ابطحي: درمجموع من فکر مي کنم که اين کار احتياج به بحث بيشتري دارد. در اين جلسه فقط سوال مطرح شد تا بتوانيم جواب را دربياوريم. دو تا سه نکته اي که رسيديم اين است که براي کار جمع آوري اطلاعات از باغداران، در انجمن با مجوز هيئت مديره مرکزي درست شود و اين کار را جدي تر بگيرد. به اعتقاد من اين يک کانال باشد و کانال فرآوري کننده ها هم بايد جداگانه باشد تا اين دو با هم چک شوند. به نظر من اعداد مصرف داخل ساليانه را اول سال از کل موجودي اول سال کم کنيم و به اين طريق جدول ماهيانه درست خواهد شد و در آن مصرف داخلي به صورت ماهيانه نباشد. انجمن در همان اول سال مقدار موجودي سال گذشته و پيش بيني توليد را اعلام و برآورد مصرف داخلي ساليانه را کسر کند.
فرهاد آگاه: به خاطر اينکه نياز به جداول ماهيانه وجود دارد خيلي خوب است که انجمن جدول ماهيانه داشته باشد و مصرف را هم ماهيانه بگويد.
نظر من اين است که در مناطقي که به راحتي مي شود از ترمينال ها اطلاعات جمع کرد، در اين فصل سال (آبان ماه) صرفا به ترمينال ها اتکا شود و دنبال باغداران نرويم و در بحث پيش بيني محصول (خرداد ماه) صرفا به سراغ باغدارن برويم.
جمع بندي مباحث جلسه
- ايجاد مرکز پيش بيني و تخمين محصول با استفاده از بانک اطلاعاتي باغداران (براي پيش بيني محصول در خرداد ماه) و با استفاده از بانک اطلاعاتي فرآوري کنندگان (براي تخمين محصول در آبان ماه)
- تدوين و اجراي رويه و روش مناسب براي آماربرداري از مراکز مصرف داخل، تخمين مقدار وزن مغز پسته در مصرف داخل و تعيين موجودي پايان دوره